logo
پیام فرستادن

سفر داوسون در ساخت تیم: تقویت روابط فراتر از محل کار

August 13, 2025

آخرین اخبار شرکت سفر داوسون در ساخت تیم: تقویت روابط فراتر از محل کار
برای تیم‌سازی سالانه داوسون، ما چیزی بیش از یک روز تعطیل می‌خواستیم—به دنبال تجربه‌هایی بودیم که تیم ما را به هم نزدیک‌تر کند و در عین حال خلاقیت و شادی را برانگیزد. امسال، ما دقیقاً این را در یک آخر هفته پر از سفالگری دست‌ساز، ماجراجویی‌های آدرنالین‌برانگیز و لحظات آرامش‌بخش در میان طبیعت یافتیم. در پایان، این فقط در مورد فعالیت‌ها نبود؛ بلکه در مورد کشف دوباره قدرت تیم ما بود—و اینکه چگونه این قدرت به خدمات بهتر برای مشتریان ما ترجمه می‌شود.
 
سفر ما در یک کارگاه دنج واقع در یک روستای تپه‌ای آغاز شد، جایی که ردیف‌هایی از بلوک‌های سفالی و چرخ‌های سفالگری در انتظار بودند. مأموریت؟ ساخت فنجان‌های سفالی بنفش خودمان، یک سرامیک سنتی که به دلیل بافت متخلخل و توانایی‌اش در افزایش طعم چای شناخته شده است. همانطور که پیش‌بند پوشیدیم و دور میزهای کار جمع شدیم، ناآشنایی اولیه آماتورها در برخورد با خاک رس به سرعت به خنده تبدیل شد. استاد سفالگر اصول اولیه را نشان داد: متمرکز کردن خاک رس روی چرخ، فشار دادن ملایم برای شکل دادن به پایه، و بالا کشیدن کناره‌ها برای شکل دادن به فنجان. اما تئوری و عمل ثابت کردند که با هم تفاوت زیادی دارند.
آخرین اخبار شرکت سفر داوسون در ساخت تیم: تقویت روابط فراتر از محل کار  0
فنجان یکی از همکاران به یک توده نامتقارن تبدیل شد؛ دسته فنجان دیگری در حین ساخت جدا شد. با این حال، به جای ناامیدی، همکاری وجود داشت. طراح، که قبلاً هرگز به خاک رس دست نزده بود، از چشم خود برای تقارن استفاده کرد تا به تیم فروش در اصلاح شکل فنجان‌هایشان کمک کند. مهندسان، با مهارت خود در دقت، نکاتی را در مورد متعادل کردن لبه فنجان‌ها به اشتراک گذاشتند تا فنجان‌ها ثابت بمانند. حتی مدیر عامل، که معمولاً روی صفحات گسترده تمرکز داشت، وارد این روحیه شد و با افتخار خلقت «روستایی» خود را به نمایش گذاشت—یک فنجان با لبه‌های عمداً ناهموار که آن را «شاهکار نقص» اعلام کرد. تا بعد از ظهر، هر یک از ما یک فنجان سفالی بنفش منحصربه‌فرد در دست داشتیم، که با اثر انگشت‌ها لکه‌دار شده بود و به بهترین شکل ناقص بود. اینها فقط لیوان نبودند؛ آنها یادآورهای ملموسی بودند از اینکه چگونه وقتی از یکدیگر حمایت می‌کنیم، پیشرفت می‌کنیم.
 
روز دوم با رانندگی سحرگاهی به دره رودخانه آغاز شد، جایی که ماجراجویی بعدی ما در انتظار بود. با جلیقه‌های نجات و تلفن‌های ضدآب، در قایق‌های بادی جمع شدیم، شش نفر در هر قایق. آرامش اولیه رودخانه، هیجان پیش رو را پنهان می‌کرد. وقتی به اولین تنداب رسیدیم، فریادهای تعجب با خنده در هم آمیخت، زیرا قایق‌ها چرخیدند، آب از کناره‌ها پاشید و پاروی کسی به پایین رفت (که به سرعت توسط یک تیم نزدیک بازیابی شد). آنچه این تجربه را فراموش‌نشدنی کرد، هیجان تنداب‌ها نبود—بلکه کار تیمی بود. وقتی یک قایق روی سنگی گیر کرد، همه برای آزاد کردن آن هجوم بردند. وقتی کلاه یکی از همکاران افتاد، دیگری به سمت آن خم شد تا آن را در میان جریان آب بگیرد. ما یاد گرفتیم که بدون فریاد زدن ارتباط برقرار کنیم، حرکات یکدیگر را پیش‌بینی کنیم و پیروزی‌های کوچک را جشن بگیریم—یک عبور روان از یک کانال باریک، یک ضربه پاروی به موقع—مانند کاری که در دفتر هنگام انجام یک نقطه عطف پروژه انجام می‌دهیم.
 
پس از ماجراجویی در رودخانه، قایق‌های خیس را با کفش‌های پیاده‌روی عوض کردیم و به یک جنگل وسیع از ساقه‌های بامبو سر به فلک کشیده رفتیم که به آرامی در نسیم تکان می‌خوردند. نور خورشید از میان سایه‌بان متراکم فیلتر می‌شد و سایه‌های خال‌خالی را روی مسیر می‌انداخت، در حالی که ما پرسه می‌زدیم. مکالمات در اینجا کندتر و متفکرانه‌تر بود. کارآموز بازاریابی رؤیاهای خود را برای راه‌اندازی یک کمپین پایداری به اشتراک گذاشت؛ متخصص فناوری اطلاعات در مورد اشتیاق خود به پیاده‌روی صحبت کرد. ما توقف کردیم تا عکس‌های گروهی بگیریم، بازوهایمان را روی شانه‌های یکدیگر انداختیم، در حالی که ساقه‌های بامبو پشت سرمان به سمت آسمان می‌رسیدند. در آن محیط آرام، دیدن فراتر از عنوان‌های شغلی و ضرب‌الاجل‌ها آسان بود. ما فقط مردم بودیم، که با یک سفر مشترک به هم متصل شده بودیم.
 
عصر، همانطور که برای شام نهایی جمع شدیم، فضا پر از انرژی بود. ما داستان‌های آخر هفته را رد و بدل کردیم—خنده‌دارترین شکست‌های سفالگری، وحشیانه‌ترین لحظات رودخانه، زیبایی آرام جنگل بامبو. یکی از همکاران اینطور خلاصه کرد: «احساس می‌کنم الان همه را بهتر می‌شناسم. نه فقط کاری که در محل کار انجام می‌دهند، بلکه نحوه تفکر، خندیدن و کمک کردنشان.»
 
این جادوی تیم‌سازی در داوسون است. این در مورد پیوند اجباری نیست؛ بلکه در مورد ایجاد فضاهایی است که در آن بتوانیم خودمان باشیم، به یکدیگر تکیه کنیم و به یاد بیاوریم که چرا با هم کار می‌کنیم. وقتی در کنار هم سفالگری می‌کنیم، یاد می‌گیریم که به مهارت‌های منحصربه‌فرد یکدیگر ارزش دهیم. وقتی به عنوان یک تیم با چالش‌ها مقابله می‌کنیم، توانایی خود را برای سازگاری و همکاری تحت فشار تقویت می‌کنیم. وقتی در طبیعت پرسه می‌زنیم، دوباره با شادی تجربیات مشترک ارتباط برقرار می‌کنیم.
 
و نکته اینجاست: این درس‌ها در کارگاه یا کنار رودخانه نمی‌مانند. آنها با ما به دفتر برمی‌گردند. آنها ما را در طول تماس‌های مشتری شنونده بهتری می‌کنند، هنگام بروز چالش‌ها، راه‌حل‌های خلاقانه‌تری ارائه می‌دهند و به تلاش بیشتر متعهدتر می‌شوند. زیرا وقتی یک تیم به یکدیگر اعتماد دارد، وقتی از کار با هم لذت می‌برند و وقتی حس هدف مشترکی را به اشتراک می‌گذارند، آن انرژی به سمت بیرون ساطع می‌شود—مستقیماً به مشتریانی که ما به خدمت‌رسانی به آنها افتخار می‌کنیم.
آخرین اخبار شرکت سفر داوسون در ساخت تیم: تقویت روابط فراتر از محل کار  1
برای داوسون، این آخر هفته فقط یک عقب‌نشینی نبود. این یک سرمایه‌گذاری بود—در تیم ما، در فرهنگ ما، و در این وعده که ما همیشه بهترین خودمان را به هر پروژه، هر مشارکت و هر مشتری که خوشبختیم با آنها کار کنیم، ارائه خواهیم داد. به ماجراجویی بعدی، هم در دفتر و هم فراتر از آن.
 
با ما در تماس باشید
تماس با شخص : Mrs. Sara
تلفن : 15850801260
حرف باقی مانده است(20/3000)